تقریباً هرکس این روزها با محتوا سروکار دارد، حداقل یک بار سراغ هوش مصنوعی رفته؛ از بلاگر هایی که دنبال ایده برای مقالهاند تا فروشگاههای اینترنتی که باید برای صدها محصول، توضیحات قابلقبول بنویسند. مسئله اما اینجاست که همه ابزارها در زبان فارسی یکسان عمل نمیکنند. بعضی متن میسازند که بیشتر شبیه ترجمهی تحتاللفظی است، بعضیها جملههای نصفهنیمه تحویل میدهند و بعضی هم واقعاً میتوانند مثل یک نویسنده کمکی کنار شما بایستند. این متن قرار است بدون حاشیه، سراغ همین سؤال برود: در تولید محتوا فارسی با هوش مصنوعی، کدام ابزارها واقعاً به درد میخورند و چطور باید از آنها استفاده کرد؟
چرا تولید محتوا فارسی با هوش مصنوعی داستان جداگانهای است؟
مدلهای معروف هوش مصنوعی معمولاً اول روی متنهای انگلیسی آموزش دیدهاند. بعد سراغ زبانهای دیگر رفتهاند و فارسی هم یکی از همین زبانهاست. پس طبیعی است که در فارسی بعضیجاها لنگ بزنند. اما این «لنگ زدن» دقیقاً کجاها خودش را نشان میدهد؟
- فعل و ضمیر: در فارسی گاهی یک فعل چند کلمه است، گاهی ضمیر به آخر فعل میچسبد، گاهی زمان فعل از روی یک کلمه کوچک تغییر میکند. اگر مدل به این ظرافتها عادت نداشته باشد، جملهها یا بیمعنی میشوند یا عجیب.
- لحن: فاصلهی «سلام وقت بخیر، بدینوسیله به استحضار میرساند» تا «سلام! یه خبر خوب برات دارم» در فارسی خیلی زیاد است. ابزار خوب کسی است که بتواند روی این طیف حرکت کند، نه اینکه همهچیز را بیش از حد رسمی کند.
- نیمفاصله و تایپو: «می رود»، «میرود»، «میرود» از نظر ما قابل تشخیص است، اما برای مدل اگر خوب آموزش ندیده باشد، همه چیز یکی نیست. همین روی خوانایی و حتی سئو تأثیر میگذارد.
- ترکیب فارسی و انگلیسی: مخصوصاً در حوزههای تکنولوژی و مارکتینگ، متنها معمولاً دو زبانه هستند. ابزار باید بتواند «کمپین»، «لندینگ»، «کال تو اکشن» و… را وسط جمله فارسی درست پردازش کند.
به همین خاطر، برای انتخاب ابزار تولید محتوا فارسی با هوش مصنوعی، کافی نیست بگوییم «این ابزار ۲۵ زبان را پشتیبانی میکند»؛ مهم این است که ببینیم در عمل، برای فارسی چه کیفیتی میدهد.
معیارهای انتخاب ابزار مناسب برای فارسی
قبل از اینکه سراغ نامها برویم، بهتر است چند معیار داشته باشیم تا بعداً بتوانیم ابزارها را واقعبینانه مقایسه کنیم. چند سؤال ساده اما مهم:
- آیا متن خروجی مثل نوشتهی یک آدم واقعی به نظر میرسد یا حس رباتی دارد؟
- آیا میتوان لحن را بهطور واضح تعریف کرد (رسمی، دوستانه، نیمهرسمی) و مدل به آن پایبند بماند؟
- آیا ابزار فقط برای متن کوتاه خوب است یا از پس مقالههای بلند هم برمیآید؟
- چقدر لازم است متن خروجی را ویرایش کنیم تا قابل انتشار شود؟
- آیا ابزار برای فارسی، مستقیماً متن میسازد یا باید با حقههایی مثل ترجمه رفت جلو؟
با همین چند معیار، میتوان سراغ ابزارهای معروف رفت و دید برای کاربر فارسیزبان، هر کدام در چه جایگاهی قرار میگیرند.
مروری بر ابزارهای جهانی: از ChatGPT تا Rytr
۱. ChatGPT؛ انعطافپذیرترین گزینه برای متن فارسی
ChatGPT برای خیلیها شده نقطهی شروع کار با هوش مصنوعی. خوشبختانه در زبان فارسی هم یکی از بهترین عملکردها را دارد. اگر پرامپت خوبی به آن بدهید و کمی حوصلهی تنظیم داشته باشید، میتواند متنهایی بسازد که از بسیاری نویسندههای تازهکار هم بهتر به نظر برسد.
چند نکتهی مهم برای کار با ChatGPT در فارسی:
- لحن را دقیق تعریف کنید: بهجای اینکه فقط بگویید «یک متن بنویس»، مشخص کنید مثلاً «نیمهمحاورهای، مناسب بلاگ تخصصی بازاریابی، بدون شوخی زیاد».
- نمونه بدهید: یک یا دو پاراگراف از متنی که دوست دارید، به مدل بدهید و بگویید «ادامه را در همین سبک بنویس».
- مرحلهبهمرحله پیش بروید: برای مقالههای بلند، اول فهرست تیترها، بعد مقدمه، بعد هر بخش را جداگانه بسازید.
ChatGPT برای این کارها عالی است:
- ایدهپردازی برای موضوعات بلاگ و شبکههای اجتماعی
- توضیح مفاهیم پیچیده به زبان ساده
- نوشتن پیشنویس مقاله، راهنما، متن آموزشی
- ساختن ساختار اولیه رپورتاژ و متنهای طولانی
ولی هنوز یک قانون طلایی وجود دارد: در متنهای مهم، خروجی خام ChatGPT بدون ویرایش، گزینهی عاقلانهای نیست. همیشه لازم است متن را بر اساس تجربهی خودتان و شرایط بازار ایران، شخصیسازی کنید.
۲. Jasper AI؛ ابزار تخصصی مارکتینگ، نه انتخاب اول برای فارسی

Jasper بیشتر بر اساس نیازهای مارکترها ساخته شده؛ یعنی برای کسی که باید لندینگپیج، ایمیل فروش، متن تبلیغاتی و سناریوهای کمپین بنویسد. برای انگلیسی عالی است و امکاناتی مثل قالبهای آماده، دستورهای تخصصی و چند مدل زبانی را در اختیار میگذارد.
در فارسی اما چند چالش دارد:
- جملهها اغلب بیش از حد رسمی میشوند.
- در متنهای طولانی، یکدستی لحن به هم میریزد.
- درک اصطلاحات محاورهای فارسی محدود است.
پس اگر تمرکز شما روی بازار فارسی است و محتوای فارسی منتشر میکنید، Jasper بیشتر در حد ابزار مکمل است، نه ابزار اصلی. میتوانید از آن برای گرفتن ایده، ساختار انگلیسی و بعد ترجمه و بومیسازی استفاده کنید، اما نوشتن مستقیم فارسی با آن تجربهی خیلی دلچسبی نخواهد بود.
۳. Writesonic؛ مفید برای متنهای کوتاه و نیمهرسمی
Writesonic هم یکی از محبوبهای حوزه تولید محتواست که برای تبلیغات، متن وب سایت، سوشال مدیا و حتی ایمیل مارکتینگ قالبهای مختلف دارد. برای زبان انگلیسی امکانات پیشرفتهای مثل تولید لندینگ کامل، متن تبلیغاتی و حتی مقاله دارد، اما در فارسی کیفیت به شکل محسوسی افت میکند.

کاربرد منطقی Writesonic برای فارسی این است که:
- برای ایدهگیری یا نوشتن متنهای کوتاه از آن کمک بگیرید.
- از چند نسخه خروجی، بهترین جملهها را انتخاب کنید.
- متن نهایی را با سلیقهی خودتان اصلاح و طبیعی کنید.
برای مقالههای عمیق و طولانی یا محتواهای آموزشی، ابزارهای دیگری مثل ChatGPT عملکرد بهتری دارند.
۴. Copy.ai؛ وقتی میخواهید چند جملهی شروع و چند کپشن داشته باشید

Copy.ai تمرکز اصلیاش روی تولید متنهای کوتاه تبلیغاتی است: عنوان، اسنپیت، کپشن، متن ایمیل و چیزهایی شبیه این. در انگلیسی، با توجه به تعداد زیادی قالب آماده، کار را خیلی سریع جلو میبرد. در فارسی هم میتواند کمک کند، اما معمولاً خروجی خام آن کمی خشک و بیروح است.
سناریوی معقول برای استفاده از Copy.ai در فارسی:
- ده کپشن اولیه میگیرید، دو سهتایش را انتخاب میکنید.
- آنها را با لحن برند خودتان بازنویسی میکنید.
- اگر حوصلهی نوشتن ندارید، حداقل ایدههایتان را فعال میکند.
بهعنوان ابزار اصلی برای تولید محتوا فارسی با هوش مصنوعی، مناسب نیست؛ اما برای اینکه مغزتان را راه بیندازد، ابزار بدی نیست.
۵. Rytr؛ سبک، ارزان و مناسب برای کارهای روزمره
Rytr بهخاطر سادگی و قیمتش توجه زیادی گرفته. از ایمیل و توضیح کوتاه تا ایدهی محتوا را میشود با آن ساخت. در فارسی، خروجیهای این ابزار معمولاً قابل فهم هستند اما از نظر ظرافت نگارشی، یک پله پایینتر از ChatGPT قرار میگیرند.

این ابزار برای کاربرانی خوب است که:
- میخواهند متنهای داخلی یا کمتر مهم تولید کنند.
- بهدنبال یک دستیار سریع برای نوشتن پاراگرافهای سادهاند.
- حساسیت خیلی بالایی روی لحن و ادبیات عمومی ندارند.
اگر قرار است متن روی وبسایت اصلی یا صفحه لندینگ شما بنشیند، بهتر است روی ابزارهایی تمرکز کنید که از نظر فارسی قویتر هستند.
۶. HyperWrite؛ دستیار لحظهای هنگام نوشتن

HyperWrite بیش از آنکه «تولیدکنندهی متن کامل» باشد، یک دستیار در لحظه است. یعنی وقتی در مرورگر مشغول نوشتن ایمیل، یادداشت یا متن فرم هستید، به شما پیشنهادهایی میدهد. در فارسی هم همینطور کار میکند؛ جملههای ساده و کوتاه پیشنهاد میدهد اما نباید از آن انتظار یک مقالهی کامل یا متن عمیق داشت.
به عنوان ابزار کمکی خوب است، ولی جایگزین ابزارهای تولید متن جدیتر نمیشود.
۷. QuillBot؛ بازنویسی و خلاصهکردن متنها

QuillBot بیشتر برای پارافرایز و خلاصهسازی شناخته میشود. در انگلیسی، برای تغییر سبک، کوتاه کردن متن یا جلوگیری از تکرار جملات، بسیار محبوب است. در فارسی، همچنان میتواند ساختار جمله را تغییر دهد اما گاهی ترکیبهای عجیبی میسازد که نیاز به ویرایش دارد.
کاربردهای منطقی QuillBot در فارسی:
- بازنویسی پاراگرافهایی که زیادی شبیه هم شدهاند.
- کوتاهکردن خلاصه برای ابتدای مقاله یا خبرنامه.
- ایجاد تنوع برای توضیحات مشابه (مثلاً در معرفی چند محصول همخانواده).
در هر صورت، نباید متن خام QuillBot را بدون نگاه انسانی منتشر کرد.
۸. Notion AI و MarketMuse؛ وقتی بحث ساختار و برنامهریزی محتوا است

Notion AI و MarketMuse بیشتر از آنکه رقیب ابزارهای تولید متن باشند، نقش مکمل را بازی میکنند. Notion AI در جمعکردن یادداشتها، خلاصهکردن جلسات و ساختن فهرست وظایف کمک میکند. MarketMuse هم بهطور تخصصی به شما نشان میدهد برای یک موضوع، چه زیرموضوعهایی را باید پوشش دهید، چه کلیدواژههای فرعی مهم هستند و کجاها نسبت به رقیبها عقبید.
برای تولید محتوا فارسی، میشود از این ابزارها بهاین شکل استفاده کرد:
- با MarketMuse یا تجربهی شخصی، ساختار مقاله و تیترهای اصلی را مشخص کنید.
- با Notion AI یادداشتها، منابع و نکات کلیدی را مرتب کنید.
- سپس سراغ ابزار تولید متن بروید تا از روی این اسکلت، محتوای فارسی ساخته شود.
ابزار بومی: وقتی مدل از همان ابتدا با نگاه فارسی طراحی میشود

تمام ابزارهایی که تا اینجا گفتیم، در ابتدا برای بازار جهانی و بیشتر زبان انگلیسی ساخته شدهاند و فارسی در بهترین حالت، یک زبان «اضافه» است. اما فضای محتوا در ایران باعث شده ابزارهایی هم شکل بگیرند که تمرکزشان فقط روی فارسی است. در این میان، یکی از گزینههایی که جدی روی تولید متن فارسی کار کرده، هوش مصنوعی خودنویس است.
خودنویس ابزاری است که هدفش سادهکردن تولید محتوا فارسی با هوش مصنوعی است؛ یعنی شما موضوع، کلیدواژهها و نوع محتوا را مشخص میکنید و ابزار، متنی میسازد که از همان ابتدا با ساختار و لحن فارسی هماهنگ است. در صفحه اصلی هوش مصنوعی خودنویس بهصورت واضح توضیح داده شده که این سرویس برای چه نوع محتواهایی طراحی شده و کاربران چطور میتوانند برای بلاگ، شبکههای اجتماعی یا صفحات سایت از آن استفاده کنند.
مزیتهای خودنویس نسبت به ابزارهای جهانی
چند تفاوت مهم که باعث میشود خودنویس برای محتوا فارسی نتیجهی متفاوتی بدهد:
- تمرکز روی فارسی: مدل بهجای اینکه صرفاً یک مدل چندزبانه باشد، طوری تنظیم شده که بتواند با لحن و ساختار فارسی کنار بیاید.
- الگوهای آماده برای نیازهای رایج در ایران: انواع قالبها برای مقاله، توضیح محصول، متن آموزشی، متن شبکه اجتماعی و… که با ذهنیت کاربر ایرانی طراحی شده.
- در نظر گرفتن سئو فارسی: پیشنهاد تیتر، چیدمان منطقی بخشها و استفاده بهجا از کلیدواژهها در متن.
- کاهش نیاز به بازنویسی: خروجی نهایی معمولاً بیشتر شبیه متنی است که یک نویسنده ایرانی نوشته باشد تا متن ترجمهوار.
خودنویس در سناریوی فروشگاه اینترنتی
یکی از سناریوهای واقعی که در آن تفاوت ابزار بومی خیلی خوب دیده میشود، نوشتن توضیح محصول است. فروشگاههایی که تعداد زیادی کالا دارند، معمولاً با این چالش مواجهاند که برای هر محصول، توضیح منحصربهفرد بنویسند و در عین حال ساختار متن را ثابت نگه دارند تا فروشگاه منظم به چشم بیاید.
در چنین شرایطی، داشتن یک قالب هوشمند برای توضیح محصول که هم برای موتور جستجو مناسب باشد و هم برای مشتری، ارزش زیادی دارد. بخش توضیحات محصول با هوش مصنوعی دقیقاً به همین نیاز پرداخته و کمک میکند بدون تکرار و خستگی، برای تعداد زیادی محصول متن قابلقبول و منسجم داشته باشید.
مقایسهی خودنویس با ابزارهای جهانی؛ به زبان ساده
برای اینکه تصویر روشنتری داشته باشیم، میتوانیم خودنویس را در چند محور با ابزارهای مشهور مثل ChatGPT، Jasper و Writesonic مقایسه کنیم:
| محور مقایسه | ابزارهای جهانی (ChatGPT، Jasper، Writesonic و…) | خودنویس |
|---|---|---|
| تمرکز زبانی | چندزبانه، محوریت انگلیسی | تمرکز بر فارسی و نیازهای بازار ایران |
| کیفیت اولیه متن فارسی | از متوسط تا خوب، بسته به ابزار و پرامپت | عموماً طبیعیتر و نزدیکتر به لحن رایج |
| نیاز به بازنویسی | متوسط تا زیاد، مخصوصاً برای لحن محاورهای | کم تا متوسط، بیشتر در حد شخصیسازی |
| امکانات سئو برای فارسی | بهصورت کلی و غیر اختصاصی | هماهنگتر با ساختار مقالات و صفحات فارسی |
| کاربرد در فروشگاههای ایرانی | نیاز به تنظیم و شخصیسازی زیاد | قالبهای آمادهتر برای توضیح محصول و دستهبندی |
این مقایسه به این معنا نیست که ابزارهای جهانی بد هستند؛ اتفاقاً اگر ترکیبی از آنها استفاده شود، خروجی میتواند فوقالعاده باشد. اما وقتی پای متن نهایی فارسی وسط است، داشتن یک ابزار که از ابتدا برای این فضا طراحی شده باشد، کار را سادهتر میکند.
استراتژی ترکیبی: چطور از چند ابزار کنار هم استفاده کنیم؟
اگر بخواهیم واقعبین باشیم، منطقی نیست که فقط یک ابزار را «نجاتدهنده» بدانیم. ترکیب ابزارها معمولاً بهترین نتیجه را میدهد. یک استراتژی عملی برای تیمها و فریلنسرهایی که با محتوا فارسی کار میکنند میتواند این باشد:
- برنامهریزی و ساختار: براساس تجربه خودتان و در صورت نیاز، کمک گرفتن از ابزارهایی مثل MarketMuse، فهرست مقالهها، تیترها و کلیدواژهها را مشخص کنید.
- ایدهپردازی و توضیح مفاهیم: از ChatGPT بخواهید دربارهی هر تیتر، نکات کلیدی، مثالها و توضیحات ساده پیشنهاد بدهد.
- تولید متن فارسی اصلی: متن نهایی هر بخش را در یک ابزار فارسیمحور مثل خودنویس تولید کنید تا ساختار و لحن با مخاطب ایرانی هماهنگتر باشد.
- بازنویسی و خلاصهکردن: برای بخشهایی که تکراریاند یا زیادی طولانی شدهاند، از QuillBot بهعنوان کمکیار بازنویسی استفاده کنید و بعد متن را دستی اصلاح کنید.
- ویرایش نهایی و سئو: در مرحلهی آخر، خودتان روی تیترها، توضیحات متا، هدینگها، لینکهای داخلی و انسجام کلی متن کار کنید.
به این ترتیب، هر ابزار کار خودش را انجام میدهد و نتیجهی نهایی چیزی میشود که هم از نظر سرعت تولید بهصرفه است، هم از نظر کیفیت قابل دفاع.
کاربردهای عملی: از وبلاگ تا شبکههای اجتماعی
۱. وبلاگ و مقالههای عمیق
برای سایتهایی که روی تولید مقالههای آموزشی حساب میکنند، داشتن متنهای منظم، پرجزئیات و قابل فهم، حیاتی است. یک مسیر منطقی این است که:
- با کمک تجربه، تحقیق کلیدواژه یا ابزارهایی که ساختار پیشنهاد میدهند، اسکلت مقاله را بچینید.
- برای هر بخش، از ChatGPT بخواهید چند زاویهی مختلف برای توضیح آن موضوع ارائه کند.
- سپس این اسکلت و نکات را به یک ابزار فارسیمحور بدهید تا متن کامل فارسی تولید شود.

۲. توضیحات محصول و دستهبندی در فروشگاهها
توضیح محصول جایی است که ترکیب دقت، سئو و روانبودن متن، مستقیماً روی فروش اثر میگذارد. متن نباید شبیه کاتالوگ خشک باشد، نباید فقط از اصطلاحات فنی پر شده باشد و نباید طوری نوشته شود که کاربر در همان خط اول خسته شود.
استفاده از هوش مصنوعی در اینجا میتواند این فرایند را استاندارد کند: برای هر دسته محصول، یک قالب تعریف میکنید، اطلاعات اصلی را میدهید و سپس متن برای هر محصول در همان ساختار تولید میشود. این کار را هم میتوان با مدلهای عمومی انجام داد، هم با ابزارهایی که مخصوص فارسی و فروشگاههای ایرانی طراحی شدهاند. اگر این حوزه برایتان مهم است، آموزش تولید محتوا با هوش مصنوعی میتواند ریزتر دربارهی این تکنیکها صحبت کند.
۳. شبکههای اجتماعی: سرعت، ایده و تنوع
در شبکههای اجتماعی، معمولاً فرصت زیادی برای فکر کردن به تکتک جملهها ندارید. آنچه کمک میکند، داشتن ایدهی کافی و چند نسخهی مختلف از یک کپشن است تا ببینید کدام بیشتر جواب میدهد. ترکیب ابزارها در اینجا هم جواب میدهد:
- ChatGPT برای پیشنهاد ایده و ساخت متن نسبتا طولانیتر.
- Copy.ai یا Rytr برای ساخت چند نسخه کپشن کوتاهتر.
- ویرایش نهایی توسط خودتان، با توجه به شناختی که از مخاطب صفحه دارید.
اینطوری هم سرعت از دست نمیرود، هم متنها شبیه هم نمیشوند و هم با آزمون و خطا میتوانید بفهمید چه لحنی برای مخاطب شما بهتر است.
چند نکتهی مهم برای کار حرفهای با هوش مصنوعی در فارسی
ابزار خوب مهم است، اما طرز استفاده از آن مهمتر است. چند نکته که در کار روزمره، تفاوت بزرگی ایجاد میکند:
- با «خروجی اول» راضی نشوید: اگر اولین متن را دوست نداشتید، پرامپت را اصلاح کنید، مثال اضافه کنید یا بخواهید در سبک دیگری بازنویسی کند.
- پرسونای مخاطب را تعریف کنید: اگر مدل بداند مخاطب یک دانشجو، مدیر، خریدار تازهکار یا متخصص است، خروجی دقیقتری میدهد.
- از ترکیب چند ابزار نترسید: لازم نیست همه کار را به یک ابزار بسپارید؛ گاهی ترکیب خروجی چند مدل، بهترین متن را میسازد.
- همیشه یک دور «انسانیسازی» انجام دهید: چند جمله را به سلیقه خودتان تغییر دهید، مثال واقعی اضافه کنید، آمار و تجربه شخصی وارد کنید.
- سئو را بعد از متن فراموش نکنید: تیتر، هدینگها، چگالی کلیدواژه و لینکهای داخلی را در مرحلهی نهایی تنظیم کنید.
آیندهی تولید محتوا فارسی با هوش مصنوعی
هرچه مدلهای زبانی پیشرفتهتر میشوند، فاصلهی خروجی آنها با متن انسانی کمتر میشود. همزمان، تعداد ابزارهای بومی که تمرکزشان روی زبان فارسی است هم در حال افزایش است. به احتمال زیاد، در چند سال آینده، تیمهای محتوا بیشتر بهسمت این ترکیب میروند:
- مدلهای پایه جهانی برای درک عمق موضوع و ساختار کلی.
- ابزارهای بومی برای نوشتن متن نهایی، که لحن و ساختار فارسی را بهتر میفهمند.
- ویرایشگران انسانی که نقش نهایی را در جذابیت و دقت متن بازی میکنند.
اگر امروز کار کردن با این ابزارها را یاد بگیرید و برای کسبوکار خودتان فرایند مشخصی طراحی کنید، چند قدم جلوتر از کسانی خواهید بود که هنوز با روشهای کاملاً دستی پیش میروند. ترکیب تجربهی شما، شناخت بازار فارسی و استفادهی هوشمندانه از ابزارهایی مثل ChatGPT، مدلهای تخصصی مارکتینگ و سرویسهای فارسیمحور مثل خودنویس، میتواند تولید محتوا فارسی با هوش مصنوعی را از یک کار آزمایشی به یک بخش پایدار و حرفهای از استراتژی بازاریابی شما تبدیل کند.
7 پاسخها
با تشکر از محتوی مفید و باارزشتون
مقاله کامل و مفیدی بود و توضیحات خصوصا مقایسه ابزار ها عالی بود. تجربه من به عنوان کسی که بیش از یک سال هست که با خودنویس اشنا شدم و ازش استفاده میکنم میتونم بگم در بین ابزار های ایرانی بهترینه و خیلی کار رو هم از نظر تولید و هم اتوماتیک سازی نوشتن و انتشار محتوا راحت تر کرده، تو این مدت خودنویس تو سرویس هایی که داره پیشرفت خیلی خوبی داشته و تونسته به خوبی رضایت من رو جلب کنه.
خیلی مقاله کامل و جامعی بود. مقایسه واقعا خوبی بود ما هیچوقت اولویت ابزار های خارجی نبودیم خیلی خوبه که یک ابزار مخصوص خودمون ایرانیا ساخته شده
اطلاعات خلاصه و مفید بود. استفاده کردم.
بسیار مفید بود
مفید بود. ممنون. از سرویس تقویم محتوایی خودنویس استفاده کردم با دو تا کلید واژه یه مقاله خوب نوشت عکس هم تولید کرد. برای بلاگ نویسی خیلی خوبه
مقایسه مفیدی بود. از چند تا از این ابزارها استفاده کردم، لحن و ساختار فارسی خودنویس خیلی بهتره